مطالبی درمورد عاشقان واقعی از لیلی ومجنون . عکسهای جدید شبنم قلی خانی , عکسهای نایاب شبنم قلی خانی , عکسهای شبنم قلی انی , بیوگرافی شبنم قلی خانی , عکسهای بازیگران سینما , عکسهای الناز شاکردوست , عکس , فیلم , الناز شاکردوست , عکسهای هنرمندان , عکسهای سینا , عکسهای بازیگران زن , عکسهای بازیگران زن ایرانی وخارجی , عکسهای بازیگران خارجی , عکسهای بازیگر زن , بازیگر زن , الناز , شاکردوست , عکس هندی , فیلم هندی ,دانلود جدیدترین آهنگها..

سه شنبه 17 تير 1393
ن : derali

داستان عاشقانه ی واقعی زهرا و مهدی

سلام

من زهرا 17 ساله هستم،میخوام داستان زیبامو براتون تعریف کنم.من دختری محجبه هستم که این اتفاقا برام افتاده و عاشق مهدیم شدم.میخوام براتون تعریف کنم و امیدوارم خوشتون بیاد.

داستان از اونجا شروع میشه که من هر صبح میرم مدرسه.یه روز برا پدرم مشکلی پیش اومد که باید زود تر میرفت و از اون به بعد من باید با اتوبوس میرفتم یا سرویس میگرفتم.اون روز رفتم تو ایستگاه ایستادم و دو تا از دوستامو دیدم که هم مدرسه ایم بودن.فایزه و محیا.فایزه اول میخوندو محیا دوم و من سوم بودم.

 

به ادامه مطلب برید:

 



:: موضوعات مرتبط: داستانهای واقعی عاشقانه، ،
:: برچسب‌ها: داستان , داستان عاشقانه , love story , داستان عاشقانه ی واقعی, عاشقان واقعی,


شنبه 14 تير 1393
ن : derali

عاشق شدن خسرو بر شیرین!

 

عکسهای عاشقانه

زندگی عاشقانه خسرو و شیرین بر اساس زندگی پر فراز و نشیب خسرو و شیرین شاهزاده ارمنی رقم خورده است. خسروپرویز در سال 590 میلادی تاجگذاری نمود و رسما شاهنشاه شد. اتفاقات بسیاری در طول حکومت وی رخ داد که در این مکان نمی گنجد ولی زندگی زناشویی این پادشاه حماسه ای را در کشور ما رقم زد که امروز نیز جای خود را در تاریخ ما به شکل زیبایی حفظ کرده است. بسیاری از بزرگان شعر و ادب و تاریخ پیرامون این حماسه سروده هایی را از خود به جای گذاشتند تا نسلهای آینده از آن بهره ببرند همچون فردوسی بزرگ، نظامی گنجوی، وحشی بافقی و چند تن دیگر از بزرگان



:: موضوعات مرتبط: داستانهای واقعی عاشقانه، خسرو وشیرین، ،
:: برچسب‌ها: داستان های واقعی عاشقانه, عکسهای عاشقانه, دل نوشته های عاشقانه, پیامک عاشقانه, طنز عاشقانه, ,


شنبه 14 تير 1393
ن : derali

عشق بازى با نام معشوق

 

 

نشسته بود، و گوسفندانش پیش چشم او، علف‏ هاى زمین را به دهان می گرفتند و می جویدند. صدها گوسفند، در دسته ‏هاى پراکنده، منظره کوهستان را زیباتر کرده بود. پشت سرش چند صخره و کوه و کتل، به صف ایستاده بودند. ابراهیم، به چه می ‏اندیشد؟ به شماره گوسفندانش؟ یا عجایب خلقت و پرودگار هستى؟



:: موضوعات مرتبط: داستانهای واقعی عاشقانه، ،
:: برچسب‌ها: عشق, داستانهای عاشقانه, مطالب عاشقانه, لیلی ومجنون, فرهادوشیرین, پیامک عاشقانه, شعرهای عاشقانه,


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عاشقان واقعی و آدرس eshgh200.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.